از جمله هنرهای زیبایی که در آغاز خلقت درنهاد طبیعت سریان و جریان داشته و دارد موسیقی است. انسان جنینی با ضربان قلب مادر ریتم را حس کرده و با آن رشد نمود. و دیگر صداهای درونی و بیرونی و صدای مادر با آن ریتم در آمیخته موسیقی او را کامل میکرد. بعد از تولد همراه با طپش مدام قلبش نوای مرغان و پرندگان، وزش باد،لغزش آب جویباران و ریزش آبشارها همه، موسیقی ابتدایی بشر و اولین آموزگار انسان در آموختن این هنر بسیار زیبا بودهاند. انسان نئاندرتال به تدریج در اثر میل درونی و طبیعی به تغذیه از صداهایی پرداخت که در طبیعت وجود داشت و شنیده میشد.
البته تلاش صنعتگران نیز حائز اهمیت بود. زیرا از برخی امکانات طبیعت استفاده کرده و آلات گوناگون موسیقی را پدید آوردند. مثلا: با دمیدن در شاخ حیوانات ، صدائی را ار آن خارج کردند که برایشان خوش و لذتبخش بود. لذا با تکامل تدریجی آن سازهای بادی از قبیل نی و فلوت را پدید آوردند.
انسان اولیه با تقلید از صدای حیوانات توانست صدایی را که تا حدی شبیه به صدای آنان بود از حنجرهی خود خارج کند. این عمل در حقیقت پایه اولیهی آواز محسوب میشود. این در حالیست که تا قبل از آن برای برآورده کردن نیازهای خود از دست و پا به صورت ایماء و اشاره استفاده میکرد. در گذر زمان بر اساس نیازهای مختلف و مهارت یافتن این صداها معنای خاصی یافتند و زبان را به وجود آوردند. و بدینسان میبینیم که موسیقی پیش از انعقاد نطفهی کلام وجود داشته و پابهپای کلام آمده و بعد از الکن ماندن کلام است که میدان بیشتری برای جولان مییابد.
موسیقی از واژهای یونانی و از کلمهی Mosika مشتق شده است. Muse "موز" نام ربالنوع حافظ شعر و ادب و موسیقی یونان باستان میباشد. یونانیان عقیده داشتند هر پدیدهای ربالنوعی دارد که به آن "موز " میگفتند.
"موزها" ۹ فرشته بودند که همگی دختران زئوس خدای خدایان محسوب میشوند. و هر کدام الههی: موسیقی،تاریخ،کمدی،تراژدی،رقص،غزلیات،نجوم،آوازها و شعر حماسی بودند.
وظیفهی این ۹ الهه اجرای موسیقی، خواندن آواز و رقصیدن بود که با این اعمال اسباب شادی خدایان را فراهم میساختند. آنان آپولون که الهه خورشید و ربالنوع شعر، موسیقی و طب بود را رهبر خود میدانستند.
صاحب نظران واژهی موسیقی را مخفف کلمهی موسیقار از واژههای عرب میدانند که ترکیبی از (موسی) به معنی نغمه و (قی) به معنی خوش و لذتبخش است.
اصطلاح موسیقی از قرن سوم در ایران نیز رایج گردید و حکمای قدیم بر این عقیده شدند که موسیقی معلول صداهای ناشی از تحرک و جنبش افلاک است. آنها موسیقی را علم تالیف الحان، ادوار و نغمات میدانستند.
در هرحال امروزه موسیقی را هنر بیان عواطف و احساسات به وسیلهی اصوات میدانند که مهمترین عوامل پیدایش آن عبارتند از : صدا و وزن یا نت و ریتم... ادامه دارد
منابع :
موسیقی در عهد باستان، بها الدین شمس، نور، چاپ اول ۸۳
اطلاعات جامع موسیقی، بهارم نفری، مارلیک، چاپ اول ۷۷
تاریخ موسیقی جهان، روح انگیز راهگانی، پیشرو، چاپ اول ۷۶